بی رمق بی نا، ناتوان، ضعیف، بی تاب وتوان، شل، بی حالمتضاد: پرتوان، رقیق، آبکی، ناچیز ادامه... بی نا، ناتوان، ضعیف، بی تاب وتوان، شل، بی حالمتضاد: پرتوان، رقیق، آبکی، ناچیز فرهنگ واژه مترادف متضاد